مهدیه حاذقی، توحید مبهوت مقدم، یاسر یوسف پور،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی و مصرف مکمل های گیاهی علاوه بر خواص کاهش وزن باعت کاهش بیماری های ناشی از این بیماری نیز می شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین کانکارنت با مکمل یاری رویبوس بر شاخص آتروژنیک و مقاومت به انسولین و برخی آنزیم های کبدی زنان دارای اضافه وزن بود.
روش ها: ۲۴ زن دارای اضافه وزن با دامنه سنی ۲۳تا۶۴ سال به طور تصادفی در۴ گروه کنترل، مکمل، تمرین، مکمل+تمرین قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه مکمل به مدت ۸ هفته روزانه ۲گرم از چای رویبوس را دریافت کردند. تمرینات کانکارنت به مدت ۸ هفته و هفته ای ۳ جلسه انجام شد. شاخص های مقاومت به انسولین، شاخص آتروژنیک، ALTو AST قبل از شروع تمرین و بعداز آخرین جلسه تمرین ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه۲۲در سطح p<۰/۰۵ تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: سطح آنزیم های کبدی در گروه تمرین و مکمل کاهش معناداری داشت.(p<۰/۰۵) ،اما در گروه های دیگر تاثیر معناداری مشاهده نشد. در هیچ یک از گروه ها تغییر معناداری در سطوح شاخص آتروژنیک یافت نشد.در ۲ گروه تمرین+مکمل و تمرین شاخص HOMA-IR کاهش معناداری داشت.(به ترتیب p=۰/۰۴۵ و p=۰/۰۱۷).نسبت شاخص توده بدنی و وزن در همه گروه ها به جز کنترل روند کاهشی معناداری داشت (p<۰/۰۵).
نتیجه گیری: تمرین کانکارنت با و بدون مصرف مکمل رویبوس می تواند سبب کاهش عوامل خطرزای ناشی از چاقی و کاهش فاکتورهای مقاومت به انسولین و آنزیم کبدی شود.لذا استفاده از این روش جهت کنترل وزن توصیه میگردد.
بهناز بذری، توحید مبهوت مقدم، یاسر یوسف پور،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: بهترین پروتکل تمرینی به همراه مصرف مکمل‌های گیاهی یکی از روش‌های مدیریت کاهش وزن و اختلالات مرتبط با آن می‌باشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر متقابل تمرین پلاریزه به همراه مکمل کارویل بر نیمرخ لیپیدی و سندروم متابولیک زنان چاق بود.
روش ها: ۲۴زن چاق در۳گروه (تمرین)، (مکمل)و(تمرین با مکمل) به طور تصادفی قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه (تمرین با مکمل)و (مکمل)،کارویل را به صورت روزانه سه عدد و ۲ساعت پیش از انجام تمرینات دریافت کردند. تمرینات پلاریزه به مدت۴هفته و۳جلسه در هفته انجام شد. شاخص‌های فیزیولوژیکی و آنتروپومتریک و همچنین مقادیر بیوشیمیایی قبل از شـروع تمرین و بعداز آخرین جلسـه تمرین ارزیابی شـدند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارSPSS نسخه ۲۷ درسطح معناداری (P<۰,۰۵)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که وزن، شاخص‌توده بدنی، و شاخص توده چربی در دو گروه (تمرین با مکمل) و (تمرین) کاهش معناداری داشت. درگروه (مکمل با تمرین) LDL کاهش معناداری داشت، اما در گروه‌های دیگر با توجه به روند کاهشی مشاهده شده از نظر آماری معنادار نبود. در سطوح تری گلیسرید، قندخون، کلسترول،HDL و انسولین در همه گروه ها روند کاهشی مشاهده شد، اگرچه این کاهش معنی دار نبود. فشارخون سیستول درگروه (مکمل با تمرین) و فشارخون دیاستول درگروه (مکمل) تفاوت معناداری داشت (P<۰,۰۵).
نتیجه گیری: تمرین پلاریزه همراه با مکمل کارویل می‌تواند در بهبود نیمرخ لیپیدی و سندروم متابولیک زنان چاق موثر باشد. هر چند، تعیین مکانیزم و ماهیت اثرگذاری این تمرینات همراه با مصرف مکمل، بر نیمرخ لیپیدی و سندروم متابولیک، نیاز به مطالعات بیشتردارد.
