جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای خودکارآمدی

سعید تیموری، معصومه خاکپور، حسین مومنی مهموئی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه و هدف: سرطان از مهم‌ترین علل مرگ ‌و میر در دنیاست. امروزه علاوه بر مداخلات زیست‌شناختی و پزشکی احتمال تأثیر سایر عوامل در سازگاری و کارایی اقدامات درمانی مطرح گردیده است. در این راستا پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سخت‌رویی با خودکارآمدی و کنترل شخصی در بیماران مبتلا به سرطان پرداخته است.

روش‌ها: این مطالعه توصیفی به ‌صورت مقطعی انجام‌ شده است. داده‌ها از ۵۰ زن مبتلا به سرطان پستان در بیمارستان امید مشهد جمع‌آوری شد. واحدهای مورد مطالعه به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه‌ی سخت‌رویی، خودکارآمدی و ادراک بیماری بود. داده‌ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.

نتایج: میانگین سنی گروه مورد بررسی ۴۵,۵ سال بوده است. بین سخت‌رویی با خودکارآمدی و کنترل شخصی بترتیب (۰.۰۰۵p=، ۰,۳۳r= و ۰,۰۰۷p=، ۰,۱۹r=) همبستگی معناداری وجود داشت. هم چنین سخت‌رویی ۱۳درصد واریانس خودکارآمدی و ۵ درصد واریانس مؤلفه کنترل شخصی در بیماران سرطانی را پیش‌بینی می‌نمود.

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته­ ها خودکارآمدی و توانایی کنترل بیماری با سخت‌رویی رابطه داشته و می‌تواند نحوه رفتار فرد در برابر سرطان و سایر بیماری‌های مزمن را پیش‌بینی کند. با توجه به اینکه سخت‌رویی و مؤلفه‌های آن تحت تاثیر محیط و شرایط آن قرار دارد، لذا آموزش بیماران جهت توانمندسازی آن ­ها در این زمینه پیشنهاد می­ شود.


دکتر فاطمه رضایی، فیروزه غضنفری، مهدی رضائیان،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: با تولد کودک کم توان ذهنی در خانواده استرس و مشکلاتی خصوصا برای مادر ایجاد می­شود. در نتیجه آموزش والدین به‌خصوص مادر اهمیت بسزایی دارد. والدگری مثبت از روش‌های آموزش والدین است که استفاده از آن برای مادرانی که کودک مبتلا به اختلالات رفتاری و عاطفی دارند توصیه می‌گردد. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدگری مثبت بر استرس والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران و مشکلات رفتاری دانش ­آموزان کم‌توان ذهنی انجام گرفت.

روش‌ها: در این پژوهش نیمه تجربی، ۳۰ نفر از مادران دانش­آموزان پسر کم­توان­ذهنی خرم­آباد به‌صورت نمونه ­گیری تصادفی مرحله‌ای انتخاب شدند و به‌‌صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایش در طی ۸ جلسه‌ی دو ساعته تحت آموزش برنامه والدگری مثبت ساندرز (۱۹۹۳) قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده­ها شامل پرسشنامه ­های تنیدگی والدینی، خـود اثـرمندی والدینی و رفتار کودک بود. داده‌ها با آزمون کوواریانس چند متغیره و کوواریانس تک متغیره تحلیل شد.

نتایجنتایج نشان داد که آموزش والدگری مثبت بر مشکلات رفتاری (شدت مشکل و فراوانی مشکل) دانش­آموزان، استرس والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران دانش ­آموزان کم­توان ذهنی تأثیر دارد (۰/۰۰۱>P، ۳۸/۷۱۲=F، ۱۱۹/۰= ضریب لامبدای ویلکز، ۰/۸۸۱= اندازه اثر).

نتیجه­ گیری: آموزش گروهی مادران دانش­آموزان کم­توان­ذهنی آموزش‌پذیر به روش والدگری مثبت بر استرس والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران و همچنین بر مشکلات رفتاری (از نظر شدت و فراوانی مشکل) دانش­ آموزان کم­ توان­ ذهنی آموزش‌پذیر تأثیرگذار است و طراحی و اجرای جلسات آموزش برای والدین پیشنهاد می ­شود.


ایمان سید محرمی، ملیحه پاشیب، مریم تاتاری، سمیه محمدی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت استرس­ شغلی و بهبود خودکارآمدی کارکنان مراقبت‌های بهداشتی در بهبود خدمات سلامتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی پرستاران انجام گردید.

روش‌ها: این مطالعه به روش نیمه‌تجربی انجام شد. جامعه مورد مطالعه را پرستاران بیمارستان نهم دی شهرستان تربت‌حیدریه تشکیل می‌دادند. واحد‌های مورد مطالعه شامل ۲۰ نفر از پرستاران شاغل در این بیمارستان بودند که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی به گروه مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. گروه مداخله در ۸ جلسه گروه درمانی مدیریت استرس شرکت داده شد و گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی‌مستقل و زوجی با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ انجام شد.

نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره استرس شغلی پس از مداخله در گروه کنترل و آزمایش به ترتیب ۱۰/۲۵±۱۲۱/۱، ۵/۰۳±۱۰۰/۶  و همچنین میانگین و انحراف معیار نمره خودکارآمدی به ترتیب ۳/۹۰±۶۴/۵۰، ۴/۰۶±۷۲/۶ بود. پس از مداخله بین میانگین نمرات استرس شغلی و خودکارآمدیِ گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنادار آماری مشاهده شد (۰/۰۰۱=P).

نتیجه‌گیری: اجرای گروه درمانی مدیریت استرس در بین پرستاران با کاهش استرس شغلی و افزایش خودکارآمدی همراه بود. لذا به‌کارگیری این شیوه به‌عنوان یک اقدام مفید و موثر در بحث توانمند‌سازی نیروی انسانی حوزه سلامت پیشنهاد می‌گردد.


مهدی عصاران، مریم تاتاری، ایمان سیدمحرمی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: خودکارآمدی و ناامیدی از عوامل موثر بر کیفیت زندگی افراد است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودکارآمدی و ناامیدی در دانش آموزان ابتدایی انجام گردید.
روش­ها: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر و پسر دبستان محتشمی شهرستان تربت حیدریه بود و ۸۹ دانش آموز دختر و پسر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار سنجش پرسشنامه خودکارآمدی شرر، مقیاس ناامیدی کازدین و اطلاعات جمعیت شناختی بود. تحلیل نتایج با نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ انجام شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار خودکارآمدی و ناامیدی شرکت کنندگان در پژوهش به ترتیب ۳۳/۹±۳۰/۶۷، ۰۱/۲±۶۹/۴ بود.  بین خودکارآمدی و ناامیدی در پسران همبستگی معناداری وجود نداشت (۵۴۶/۰p= ،۱۳/۰- r=). از طرفی بین خودکارآمدی و ناامیدی در دختران همبستگی معکوس و معناداری بدست آمد (۰۰۶/۰ P=، ۴۸/۰- r=).
نتیجه­گیری: براساس نتایج احتمالا با بهبود شرایط خودکارآمدی میزان ناامیدی در دانش آموزان کاهش می یابد. اعمال روش‌های مناسب خودکارآمدی و غنی سازی محیط آموزشی و پرورشی دانش آموزان دراین زمینه مفید است. انجام مطالعات بیشتر در این حوزه پیشنهاد می گردد. 
نوشین پیمان، محبوبه عبدالهی، زهره زاده احمد،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: نارسایی قلب بیماری مزمنی است که مبتلایان به آن به رفتارهای خودمراقبتی تا پایان عمر نیاز دارند. لذا شناسایی این رفتارها و تشویق بیمار جهت مشارکت و قبول مسئولیت در انجام صحیح آن‌ها منجر به کنترل عوارض بیماری خواهد شد. مطالعه حاضر با هدف، بررسی عوامل مرتبط با خودمراقبتی و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب انجام گرفته است.
روش ­ها: این مطالعه توصیفی مقطعی با مشارکت بیماران قلبی بستری در بیمارستان شهید مدرس شهرستان کاشمر در سال ۱۳۹۶ انجام شد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه و با استفاده از فرم اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه خودکارآمدی و خود مراقبتی روا و پایا انجام گردید. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه و نرم افزار SPSS نسخه ۱۸و سطح اطمینان ۹۵% انجام شد.
نتایج: میانگین سنی افراد شرکت­ کننده ۸/۵۶ ± ۵۸/۷۳ سال بود. متوسط نمره خودکارآمدی و خودمراقبتی واحدهای پژوهش به ترتیب۸/۲۴±۱۶/۳۵ و ۸/۲۱ ± ۳۱/۱۱ بود. نتایج نشان داد افزایش سن و سیگاری بودن رابطه‌ی معکوس و میزان تحصیلات و شهری نشینی رابطه‌ی مستقیم با خودکارآمدی و خودمراقبتی داشتند (۰/۰۰۰۱P<). همچنین بین خودکارآمدی و خودمراقبتی رابطه مستقیم معنی‌داری وجود داشت (۰/۰۰۰۱P<، ۰/۸۶=r).
نتیجه ­گیری: با توجه به اینکه بیماران در انجام رفتارهای خود مراقبتی از خود کارآمدی بالایی برخوردار نبودند و ضعیف عمل کردند، پیشنهاد می شود عوامل موثر بر خودکارآمدی و خود مراقبتی در بیماران مورد بررسی بیشتری قرار گرفته و جهت مقابله با این عوامل اقدامات لازم صورت گیرد.
نازنین اکاتی، مژگان رضوانی شکیب، سید محسن اصغری نکاح، معصومه صادقی بایگی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: تجارب نخستین سال‌های زندگی و نحوه‌ی تعامل مادر با کودک، بنیاد سلامتی یا بیماری کودک را در بزرگسالی مشخص مینماید. سبکهای فرزندپروری و خودکارآمدی مادر دو عامل مهم و موثر در بروز اضطراب کودک محسوب می­شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودکارآمدی و سبک فرزندپروری مادر در پیش بینی اضطراب کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش­ ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی همبستگی است. جامعه‌ی آماری را مادران کودکان پیش دبستانی مهدکودک‌های شهر مشهد تشکیل می دادند. تعداد ۱۸۱ نفر از مادران به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب و به مطالعه وارد شدند. به منظور جمع آوری داده ­ها از مقیاس های خودکارآمدی والدگری دومکا، اضطراب کودکان پیش دبستانی اسپنس و فرزندپروری بامریند استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS  نسخه ۲۲ انجام شد.
نتایج: بین میزان خودکارآمدی مادر و اضطراب کودک، همینطور خودکارآمدی مادر و شیوه‌ی فرزندپروری مستبدانه آن­ها به ترتیب (۰/۲-r=، ۰/۰۰۶ P)، (۰/۲۴-r=،۰۰۱/۰ P)؛ همبستگی معکوس و معناداری مشاهده شد. همچنین سبک فرزندپروری مستبدانه‌ی مادر با اضطراب کودک رابطه مستقیم و معناداری داشت
(۰/۲۳
r=، ۰۰۱ /۰ P).
نتیجه­ گیری: با توجه به ارتباط سبک فرزندپروری مستبدانه و خودکارآمدی پایین مادر با اضطراب کودکان پیشنهاد می شود در برنامه های توانمندسازی مادران، تعدیل سبک فرزندپروری و افزایش خودکارآمدی مادران مد نظر قرار گیرد.
رها شجاع، محبوبه فیروزی، محمد تقی شاکری، مهدی امیری،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: خودکارآمدی، باور فرد به انجام موفقیت آمیز رفتار است. با توجه به مطالعات، مادرانی که خودکارآمدی پایین­تری دارند، زایمان را امری دست نیافتنی می دانند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مشاوره با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی زایمان طبیعی در زنان نخست باردار انجام شد.
روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۹۸_۱۳۹۷ بر روی ۷۰ زن نخست باردار ۳۲-۲۸ هفته مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر مشهد انجام شد. در گروه مداخله مشاوره با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت ۴ جلسه و هر هفته یک جلسه برگزار گردید و در گروه کنترل مراقبت های معمول بارداری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه مشخصات فردی- مامایی و پرسشنامه خودکارآمدی زایمان بود. خودکارآمدی زایمان، قبل و یک هفته بعد از اتمام مداخله در هفته ۳۷-۳۳ بارداری، در دو گروه اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه ۲۰) و آنالیز کواریانس انجام شد. سطح اطمینان ۹۵% در نظر گرفته شد.
نتایج: نمرات خودکارآمدی زایمان، بعد از مداخله، در گروه مداخله۱۳/۶۷±۱۲۶/۲۵ و در گروه کنترل ۳۴/۹۱±۹۶/۲۷ بود و بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معنی­داری وجود داشت (۰/۰۰۱P <).
نتیجه گیری: مشاوره با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد در دوران بارداری باعث افزایش خودکارآمدی زایمان طبیعی در زنان نخست باردار می شود.
مریم خزاعی، محمد واحدیان شاهرودی، هادی طهرانی، حبیب الله اسماعیلی، علی تقی پور،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: سلامت معنوی یکی از ابعاد سلامت است که تاثیر مثبتی بر سلامت جسمی و روانی افراد دارد. براساس شواهد یکی از عواملی که به ارتقاء سلامت عمومی زنان منجر می شود خودکارآمدی است. در این مطالعه رابطه بین سلامت معنوی با خودکارآمدی در زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت.
روش­ ها: این مطالعه مقطعی با مشارکت ۴۰۰ نفر از زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر مشهد در سال ۱۳۹۸  انجام شد. برای سنجش داده ها از پرسشنامه ویژگی های فردی، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (Palutzian & Ellison) و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (Sherer) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss ویرایش ۱۶ تحلیل گردید.
نتایج: میانگین سنی زنان ۹/۸±۳۴/۲۲ سال بود. ۵۳/۲ % واحدها از سلامت معنوی در سطح متوسط و ۴۶/۸­% از سلامت معنوی بالا برخوردار بودند. هم چنین ۳۷­% خودکارآمدی در سطح متوسط و ۸/۶۲­% خودکارآمدی در سطح بالا داشتند. در سطوح تحصیلات میانگین سلامت معنوی (۰/۰۰۶= P) و خودکارآمدی (۰/۰۰۱> P) تفاوت معناداری داشتند. مدل خطی عمومی بین سلامت معنوی زنان و خودکارآمدی با کنترل تحصیلات رابطه معناداری نشان داد (۰/۰۰۱>,P  ۰/۹۶ β=).
نتیجه­ گیری: بین سلامت معنوی و خودکارآمدی زنان ارتباط معناداری وجود داشت؛ لذا توجه به سلامت معنوی به منظور ارتقاء خودکارآمدی در زنان توصیه می شود.
حمید رضا مهاجری، نصرت الله مسینایی نژاد، محمدرضا فیروزکوهی، عبدالغنی عبدالهی محمد،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش مبتنی بر وب، یک برنامه آموزشی رسمی و مدون است که دانشجو از طریق مشارکت در حداقل یک رسانه آنلاین و از راه دور دانش و مهارت‌های لازم را دریافت می‌نماید. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر وب بر دانش، انگیزش و خودکارآمدی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی زابل از دیس ریتمی‌های قلبی است.
روش­ ها: این مطالعه نیمه‌تجربی با طرح پس آزمون، دو کلاس از دانشجوی ترم ۶ پرستاری (مجموعا ۳۹ نفر) دانشگاه علوم پزشکی زابل به صورت تصادفی ساده در دو گروه آموزش مبتنی بر وب و سنتی، با محتوای آموزشی(۴ جلسه ۱ ساعته) برای هر دو گروه در مورد دیس ‌ریتمی‌های قلبی انجام شد. ابزار گردآوری داده‌ها شامل: آزمون محقق ساخته جهت ارزیابی میزان دانش، پرسش‌نامه استاندارد انگیزش تحصیلی هارتر جهت ارزیابی میزان انگیزش و آزمون جهت تحلیل نوار الکتروکاردیوگرام جهت ارزیابی میزان خودکارآمدی به صورت بین گروهی و با استفاده از   SPSS و آزمون تی مستقل با هم مقایسه شدند.
نتایج: میانگین نمرات دانش در گروه مداخله (۲/۹۷ ±۱۹/۰۵ ) و کنترل ( ۲/۹۷ ± ۱۸/۵۵) بعد از آموزش تفاوت معنی دار آماری نداشت (۵۳۶/ ۰  p= ). اما پس از دو هفته پس از آموزش تفاوت معنی دار آماری در میانگین نمرات دو گروه وجود داشت (۰/۰۰۱ . (p< میانگین نمرات انگیزش بین گروه مداخله (۱۵/۹۵ ± ۱۱۱/۹۴) و کنترل (۸/۶۱ ± ۱۰۶/۶۵) نیز پس از آموزش تفاوت معنی دار آماری نداشت (۰/۲۰۲ p=).  میانگین نمرات خودکارآمدی بعد از آموزش در دانشجویان گروه مداخله (۱/۰۳ ± ۱۰/۷۸ ) نسبت به گروه کنترل (۱/۴۳ ± ۸/۲۰ ) تفاوت آماری معنا دار داشت (۰/۰۱>p) این تفاوت در آزمون دو هفته بعد از آموزش نیز معنی دار بود (۰/۰۰۳).
نتیجه­ گیری: آموزش مبتنی بر وب، میتواند بعنوان روش آموزشی مؤثر در میانگین نمره دانش، انگیزش و خودکارآمدی باشد و منجر به ارتقاء سطح یادگیری در زمینه دانش و خودکارآمدی دانشجویان شود.

صفحه ۱ از ۱     

Creative Commons License
 This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

Designed & Developed by : Yektaweb